قرآن | ||
مَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَتَثْبِیتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِن لَّمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ 265بقره
کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند، همانند بذرى هستند که هفت خوشه برویاند، که در هر خوشه ، یکصد دانه باشد، و خداوند آن را براى هر کس بخواهد (و شایستگى داشته باشد)، دو یا چند برابر مى کند، و خدا (از نظر قدرت و رحمت ،) وسیع ، و (به همه چیز) داناست .
انفاق مایه رشد آدمى است ! مساله انفاق یکى از مهمترین مسائلى است که اسلام روى آن تاکید دارد و قرآن مجید تاکید فراوان روى آن نموده است ، که آیه فوق نخستین آیه از یک مجموعه آیات است که در سوره بقره پیرامون انفاق سخن مى گوید و شاید ذکر آنها پشت سر آیات مربوط به معاد از این نظر باشد که یکى از مهمترین اسباب نجات در قیامت ، انفاق و بخشش در راه خدا است . خداوند آن را براى هر کس بخواهد (و شایستگى در آنها و انفاق آنها را از نظر نیت و اخلاص و کیفیت و کمیت ببیند) دو یا چند برابر مى کندنکته قابل توجه اینکه در این آیه کسانى که در راه خدا انفاق مى کنند به دانه پر برکتى که در زمین مستعدى افشانده شود تشبیه شده اند و تشبیه افراد انفاق کننده به دانه هاى پر برکت تشبیه جالب و عمیقى است گویا قرآن مى خواهد بگوید: عمل هر انسانى پرتوى از وجود او است ، و هر قدر عمل گسترش یابد، وجود انسان در حقیقت توسعه یافته است . به تعبیر دیگر، قرآن عمل انسان را از وجود او جدا نمى داند و هر دو را اشکال مختلفى از یک حقیقت مى شمرد، بنابراین هیچگونه حذف و تقدیرى در آیه نیست و اشاره به این است که انسانهاى نیکوکار در پرتو نیکى هایشان نمو و رشد معنوى پیدا مى کنند و این افراد همچون بذرهاى پر ثمرى هستند که به هر طرف ریشه و شاخه مى گستراند و همه جا را زیر بال و پر خود مى گیرد.و در اینجا (مشبه ) انسان انفاق کننده است و (مشبه به ) بذرهاى پر برکت ، و وجه تشبیه نمو و رشد آن است ، و ما معتقدیم که انسان انفاق کننده در پرتو عملش رشد فوق العاده معنوى و اجتماعى پیدا مى کند، و نیازى به هیچگونه تقدیر نیستدر مرحله اول ، جهت این دعوت و غرضى را که در آن است بیان نموده و مى فرماید: هدف از این کار باید خدا باشد نه مردم ، و در مرحله دوم صورت عمل و کیفیت آن را تبیین کرده که باید منت و اذیت به دنبال نداشته باشد، و در مرحله سوم وضع آن مال را بیان مى کند که باید طیب باشد نه خبیث ، و در مرحله چهارم مورد آن را که باید فقیرى باشد که در راه خدا فقیر شده و در مرحله پنجم اجر عظیمى که در دنیا و آخرت دارد بیان نموده است .
در قرآن کریم هر مثلى که تمامى آن ماده تمثیل بوده و با معناى مراد و محل کلام تطبیق مى شده ، همه آن ذکر شده - که باید هم مى شد، براى اینکه همه جزئیاتش مثل است - و هر مثلى که فقط بعضى از قسمت هایش ماده تمثیل بوده ، به نقل همان مقدار اکتفا شده ، و آن مقدار، در جاى تمام قصه به کار رفته ، چون غرض گوینده ، از همان مقدار از قصه حاصل مى شده ، علاوه بر اینکه خواننده در اثر دیدن اینکه گوشه اى از یک قصه ذکر شده ، و گوشه هاى دیگرش افتاده و همین قسمت که ذکر شده وافى به غرض هست ، و خلاصه مى بیند که مطلب مورد نظر به وجهى عین همان قصه است ، و به وجهى غیر از آن است ، نشاطى پیدا مى کند، پیام های آیه
1- اگر هدف، تحصیل رضاى خداوند ورشد و کمال روحى باشد، کارها بارور مىشود. «ابتغاء مرضات اللّه... فاتت اُکلها ضعفین » منابع تفسیر نور - نمونه -والمیزان
[ چهارشنبه 91/9/29 ] [ 1:32 صبح ] [ اعظم ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |