سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قرآن
لینک دوستان
لینک های مفید

 

وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاةِ الدُّنیا کَمآء أنْزَلْناهُ مِنَ السَّمآءِ فَآخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الاَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ وَ کانَ اللّهُ عَلى کُلِّ شَىء مُقْتَدِراً أَلْمالُ وَ البَنُونُ زینَةُ الْحَیوةِ الدُّنیا وَ الْباقِیاتُ الصّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیرٌ اَمَلا

  45 و 46 سوره کهف

             اى پیـــــامــــــــــــــــــــبر! زنـــــــــدگى دنـــــیـــا را     

                به آبى که از آسمان فرو مى فرستــــیم تشبیه کــن.

                  همان آبى که به وسیله آن، گیاهان زمین مى شوند         

                     و درهم فرو مى روند؛ امّا بعد از مدّتى مى خشکند

                        و بادها آنان را به هر ســو پراکـــــــــــنده مى کنند               

                            و خــــــــــــداوند بر همــــــه چیــز تــــــواناســـت.     

                              مـــــــــــــال و فرزنـــــــد، زینت زندگى دنیاســـــــت

                                 ارزش هاى پایـــدار و شایــــسته  ثوابـــــــــــــــش

                                   نزد پروردگارت،  بهتر و امــــــــــــید بخش تر است               

 

زندگى دنیا به چه چیز تشبیه شده است؟

هدف از تشبیه زندگى دنیا به آب باران این است که به انسان بفهماند که اى انسان! روح تو نیز همانند آب باران از عالم بالا آمده و در درون جسم و کالبد مادّى ات قرار گرفته است؛ پس اى انسان! از لحظات زندگى ات بهترین استفاده را بکن و تلاش نما که در طول عمر کوتاهى که دارى با انجام اعمال نیک و صالح و اطاعت و بندگى محض در برابر ذات حق تعالى توشه اى برگیرى که ذخیره سفر آخرت و پرواز به سوى سراى عقبى و عالم علیا باشد. پس قدر لحظات زندگى زود گذر دنیا را بدان و از آن نهایت استفاده را ببر!

یکى از دانشمندان، روح انسان ها را به غوّاصانى تشبیه مى کند که براى یافتن جواهرات و لؤلؤ و مرجان ها ناچارند که به اعماق دریاها فرو روند و این امر ممکن نیست مگر این که وزنه سنگینى را به پایشان ببندند و به اعماق دریاها فرو روند و پس از یافتن جواهرات و لؤلؤ و مرجان ها، آن وزنه ها را از پایشان جدا نمایند تا بتوانند دو باره به سطح آب بازگردند.

انسان نیز در این عالم مانند همان غوّاصان دریاست که به دنبال جواهرات معنوى که همانا کسب مقامات انسانى و کمالات اخلاقى و طاعت و بندگى در برابر یکتاى بى همتاست، در دریاى موّاج هستى غوطه ورند تا ایّامى را در بند و اسارت تن خاکى و زخارف دنیوى سپرى نمایند؛ امّا در این مسیر، آن انسانى موفّق و پیروز خواهد بود که هم صید خوبى کرده باشد و هم به آسانى خویشتن خویش را از قید و بند تن خاکى رها نموده و به سوى سراى باقى آزادانه پر و بال گشاید.

پیام هاى آیه

1 تنوّع گیاهان نشانه قدرت الهى

جمله «فَاختَلَطَ بِهِ نَباتُ الاَْرْضِ» اشاره به تنوّع و گوناگونى گیاهان دارد. آمار گیاهانى که تاکنون توسّط دانشمندان کشف شده است، بیش از صدها هزار نوع مى باشد؛ که این آمار فقط در خصوص جاهایى است که بشر به آن دست یافته است؛ طبق گفته دانشمندان ممکن است معادل این مقدار و شاید بیشتر در اعماق دریاها و جنگل هاى فتح نشده وجود داشته باشد که هنوز کشف نشده است. بنابراین، تنوّع و گوناگونى گیاهان، شاید در سطح زمین به یک میلیون نوع برسد(2) که هر کدام براى خود، برنامه و ساختمان و تشکیلات خاصّى دارند و عجائب این گیاهان بسیار فراوان است.

گیاهانى هستند که تمام وجود آن را یک گل مى بینیم؛ یعنى شاخ و برگ و ساقه ندارند، بلکه یک گل زیباست که از زمین روئیده است. و از این عجیب تر گیاهانى گوشتخوار هستند که حسّ و حرکت دارند و هنگامى که جنبنده اى به آنها نزدیک شود، شاخه هایش آن جنبنده را در برمى گیرند و مى بلعند. هر کدام از این گیاهان، نشانه اى از قدرت خداوند است که منکران توحید اگر چشم باز کنند، تسلیم خواهند  شد.

آثار خداوند همه جا هست؛ فقط چشم بینایى نیاز دارد که آنها را ببیند.

2 -«باقیات صالحات» چیست؟مفسّران قرآن مجید در تفسیر باقیات صالحات، احتمالات متعددّى ذکر کرده اند

الف : منظور، نمازهاى پنجگانه روزانه است(3)؛ زیرا هم عملى صالح و شایسته است و هم ماندگار. نماز در هر خانه و اداره و جامعه و کشورى اقامه شود، آن را آباد مى کند و از هر کجا رخت بر بندد، آنجا ویران خواهد شد. نمازى که قلب انسان ـ این کانون نگرانى ها و اضطرابها ـ را متوجّه خداوند مى کند، موجب اطمینان و آرامش و تسکین قلب مضطرب است(4) و خلاصه، نماز معیار و میزان قبولى و یا عدم پذیرش سایر عبادات است.(5)

ب : مراد از «باقیات صالحات» ذکر شریف «سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُلِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر» است(6).

ج : «نماز شب» احتمال دیگرى است که در تفسیر جمله «باقیات صالحات» ذکرشده است.(7) نماز شب از اهمّیّت زیادى برخوردار است که هر چه پیرامون اهمّیّتش بیان شود، کم است؛ قرآن مجید در این باره مى فرماید: وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِه نافِلَةً لَکَ عَسى اَنْ

یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْموُداً(8)

و پاسى از شب را (از خواب برخیز، و) قرآن (و نماز) بخوان. این یک وظیفه ویژه اى براى توست؛ امید است پروردگارت تو را به مقامى در خورِ ستایش بر انگیزد!

رسیدن به مقام «محمود»، حتّى براى حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) در سایه نماز شب ممکن است. البتّه، لازم نیست که انسان تمام آداب نماز شب را انجام دهد، مخصوصاً براى کسانى که تازه قصد نیل به این سعادت بزرگ را دارند؛ بلکه بجا آوردن همان یازده رکعت نماز به صورت عادى و بدون آداب، کافى است؛ هر چند کسانى که سعادت بجا آوردن تمام آداب و دعاها را دارند، به طور قطع ثواب افزونترى در پیشگاه خداوند متعال دارند.

امید آن که باتوفیق انجام این عبادت بزرگ، به تدریج لذّت رسیدن به «مقام محمود» را احساس کنیم.

د : برخى از مفسّران «باقیات صالحات» را به دخترانى تفسیر کرده اند که با آداب اسلامى تربیت یافته و مادران نمونه اى براى فرزندان خود شده اند(10) چنین دخترانى «باقیات صالحات» هستند؛ زیرا اینان مایه امیدوارى پدر و مادر در جهان آخرتند.

هـ : در روایتى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که مودّت و دوستى و ولایت اهلبیت(علیهم السلام) را از جمله مصادیق «باقیات صالحات» شمرده اند.(11)

بنابراین طبق این حدیث مودّت و دوستى اهلبیت(ع) نیز از مصادیق باقیات صالحات است.

این پنج مورد، پنج تفسیر مختلف از «باقیات صالحات» است؛ ولى همان گونه که مکرّر گفته ایم این تفاسیر به ظاهر مختلف، هیچ تضادّ و تنافى با یکدیگر ندارند و مى توان همه آنها را در مضمون «باقیات صالحات» گنجاند؛ به این صورت که هریک از تفاسیر ذکر شده و تفاسیر دیگرى که ذکر نکردیم(12)، هر کدام از اینها مصداقى از مصادیق «باقیات صالحات» باشد؛(13)

زیرا «باقیات صالحات» مصادیق فراوانى دارد.

نتیجه این که انسان نباید به زندگى زود گذر دنیا، دل ببندد؛ بلکه باید به دنبال «باقیات صالحات» باشد.

1 -زندگى دنیا چیست؟

دنیا مجموعه اى از امکانات مادّى از قبیل مال، ثروت ، مقام، همسر، فرزند، خانه، ماشین و دیگر امکانات مادّى است که داراى چهار ویژگى اساسى است:

1 ـ گذرا و ناپایدار است که بسیارى از آیات و روایات به آن اشاره دارد.

2 ـ فریبنده است و ظاهرى پرجاذبه دارد؛ از دور بسیار زیبا و جذّاب است.

3 ـ توخالى است؛ یعنى ظاهرى جالب و فریبنده دارد، امّا نزدیک که مى شوى، میان تهى و خالى است؛ همانند سرابى که از دور، آب مى نمایاند، ولى هنگامى که نزدیک آن شوى چیزى نیست.

4 ـ آمیخته با انواع مشکلات و مصائب است؛ زندگى دنیا خالى از مصائب و سختى ها نیست.

مجموعه آنچه گفته شد، با این ویژگى هاى چهار گانه زندگانى دنیاست؛ امّا اگر همه اینها به خاطر اهداف و الا، رنگ خدایى بگیرد، دیگر دنیا نیست، بلکه آخرت است.

«ابن ابى یعفور» مى گوید:

به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: من دنیا را دوست دارم.

امام فرمودند: براى چه دنیا را دوست دارى (و این همه تلاش و زحمت براى مال دنیا مى کشى)؟

عرض کردم: مى خواهم با مال دنیا، مقدّمات ازدواجم را فراهم کنم و با آن فریضه حج به جا آورم و مخارج خانواده ام را تأمین کنم و صله رحم انجام دهم و در راه خدا انفاق نمایم.

امام صادق(علیه السلام)فرمودند: این دنیا پرستى نیست؛ بلکه در مسیر آخرت است»(14)

بنابراین اگر زندگانى دنیا را براى لذایذ مادّى و شهوترانى و شهوت پرستى بخواهیم، دنیا پرستى است؛ امّا اگر به عنوان پلى براى رسیدن به ارزش هاى معنوى باشد، آخرت است.

2 -دنیا از دیدگاه روایات

در روایات اسلامى مباحث گسترده اى پیرامون دنیا مطرح شده است؛ بلکه مى توان گفت که یکى از وسیعترین مباحث روایى، پیرامون دنیاست.

از جمله مباحثى که در روایات در مورد دنیا به چشم مى خورد بیان مثال دنیا است که در اینجا چند روایت را ذکر مى کنیم.

1 ـ امام کاظم(علیه السلام) مى فرماید:مَثَلُ الدُّنْیا مَثَلُ ماءِ الْبَحْرِ، کُلَّما شَرِبَ مِنْهُ الْعَطْشانُ اِزْدادَ عَطَشاً حتّى یَقْتُلَهُ.

مثل دنیا، مثل آب دریاست که هرچه انسان تشنه از آن بنوشد، عطش او بیشتر مى شود، به حدّى که او را مى کشد.(15)

طبق این روایت، دنیا عطش هیچ دنیا پرستى را فروکش نمى کند و اگر کسى خیال کند که به یک درجه اى از دنیا برسد، راضى و قانع مى شود و دیگر بیشتر طلب نمى کند، این خیالى بیش نیست و از محالات است؛ بلکه عکس آن صادق است و «بیش داران» ، «بیش خواهان» هستند.

ثروتمندان بزرگ دنیا، جنایات بزرگى را براى رسیدن به این دنیاى بى ارزش انجام داده اند که بیان آن تکان دهنده است، تا چه رسد به انجام آن! آنان این جنایات را براى رسیدن به زندگانى دنیا انجام داده اند و گاهى نیز زندگى تجمّلى افسانه اى براى خود فراهم ساخته اند که باور و تصوّرش براى دیگران مشکل است. گفته مى شود که برخى از این ثروتمندان دنیاپرست حتّى در هواپیماى اختصاصى خود، استخر شنا دارند! ولى آیا سیر مى شوند؟ خیر! هرگز سیر نمى شوند؛ بلکه براى درآمد بیشتر به هر تجارتى روى مى آورند. براى افزون طلبى شان حاضرند به تجارت اسلحه و جنگ افزارهایى مبادرت ورزند که به وسیله آنها گناهکار و بى گناه از بین مى رود و گاهى یک بمب شیمیایى آن یک شهر چند هزار نفرى را با وضعى بسیار فجیع و دردناک نابود مى سازد که در این حال نه تنها زندگى را بر انسان ها تنگ مى کند که حیات سایر جانداران را نیز به خطر مى اندازد؛ ولى عواقب وحشیانه این عملکردهاى وحشیانه براى آنها مهم نیست؛ زیرا این کارها درآمد و سود سرشارى دارد. آنها حاضرند براى کامیابى خویش در این دنیا دست به تجارت موادّ مخدّر بزنند، که بنیان خانواده ها را متلاشى، جوانان را بى اراده و کشورى را نابود مى کند، تا زندگى دنیوى خود را پر زرق و برق تر کنند.

این گونه انسان ها حتّى حاضرند به تجارت کثیف و زشت و مشمئز کننده «انسان» خود را آلوده کنند و بچّه هاى خرد سال، اعم از دختر و پسر را از کشورهاى فقیر به قیمت ناچیزى خریدارى نموده و به قیمت گزافى در اختیار انسان هاى هوسبازى همانند خودشان قرار دهند؛ هرچند در این راه، فجایع مختلفى به وقوع پیوندد و پدر و مادرهایى تا آخر عمر، در حسرت یک لحظه دیدن فرزندان خود بسوزند و بسازند؛ امّا آنان فقط به فکر درآمد و دنیاطلبى خویشند!

راستى چرا اینها اینقدر پست و غرق در دنیا هستند؟ در پاسخ باید گفت: چون جز به دنیا و زندگى آن و لذّت هاى گوناگونش نمى اندیشند و دین و آئین و مذهب و شرف و انسانیّت براى آنها مطرح نیست؛ و وجدان بشرى شان نیز در قفس حرص و طمع و افزون طلبى محبوس و زندانى است و فطرت انسانى شان در میان توده هایى از رذالت و پستى مدفون گشته است.

 

ـ حضرت عیسى مسیح(علیه السلام)در روایتى، دنیا را چنین توصیف مى نماید:

اِنَّما الدُّنْیا قَنْطَرَةٌ فَاعْبُرُوها وَلاتُعْمِرُوها(16)

دنیا، پلى بیش نیست؛ از آن عبور کنید و سرگرم آن نشوید.

دنیا جنبه ابزارى و وسیله اى دارد و هدف نیست؛ بنابراین اگر به دنیا به عنوان وسیله اى که براى رسیدن به هدف باید از آن استفاده شود، نگاه کنیم، بسیار خوب است؛ ولى اگر آن را هدف بپنداریم، اشتباه بزرگى کرده ایم؛ به همین خاطر حضرت عیسى(علیه السلام)دنیا را تشبیه به پلى نموده که وسیله عبور انسان است و هیچ انسان عاقلى بر روى آن خانه بنا نمى کند و در آنجا توقّف نمى نماید؛ اگر انسانى چنین کارى کند، مورد تعجّب است؛ به این جهت حضرت على(علیه السلام)مى فرماید: «از انسانى که به عمران و آبادى دنیا که دار فانى است مى پردازد، تعجّب مى کنم؛ در حالى که منزلگه او دار بقا و عالم آخرت است!(24)»

  پی نوشتها

1 . سوره بقره، آیه 156.
2 . مثالهاى زیباى قرآن، جلد اوّل، صفحه 241 به بعد.
3 . «فردیناندلین» نویسنده کتاب «جهان گلها» گیاهان نهاندانه را بالغ بر یکصد و پنجا هزار نوع مى داند! 
4 . تفسیر جوامع الجامع، جلد دوم، صفحه 367.
5 . سوره رعد، آیه 28.
6 . میزان الحکمة، باب 2265، حدیث 10233 و باب 2273.
7 . ترجمه تفسیر المیزان، جلد 26، صفحه 187.
8 . البیان فى تفسیر القرآن، جلد 7، صفحه 52.
9 . سوره اسراء، آیه 79.
10 . مجمع البیان، جلد 5، صفحه 474.
11 . تفسیر نمونه، جلد 12، صفحه 446.
12 . به تفسیر مجمع البیان، جلد 6، صفحه 473 و 474 مراجعه کنید.
13 . مرحوم طبرسى در آدرس فوق و علاّمه طباطبائى «رضوان اللّه علیهما» در ترجمه المیزان، جلد 26، صفحه 187 نیز همین عقیده را دارند.
14 . میزان الحکمة، باب 1222، حدیث 5825 (جلد 2، صفحه 896).
15 . میزان الحکمة، باب 1253، حدیث 6009.
16 . میزان الحکمة، باب 1259، حدیث 6033.

 

 


[ سه شنبه 91/11/10 ] [ 10:17 صبح ] [ اعظم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب
div class=li-Sid2div class=li-Sid2div class=li-Sid2