قرآن | ||
امانت داری و عدالت
اِنَّ اللهَ یَأمُرُکُم اَن تُؤَدّوا الاَماناتِ اِلی اَهلها وَ اِذا حَکَمتُم بَینَ النّاس اَن تَحکُمُوا بالعَدلِ اَنَّ اللهَ نِعِمّا یَعظُکُم به اِنّ اللهَ کانَ سَمیعاً بَصیراً سورهء نساء ـ آیهء 58 همانا خدا به شما امر می کند که امانت ها را به صاحبانش باز دهید و چون حاکم بین مردم شدید به عــــــــــــدالت داوری کنیــــــد همنا خدا شما را پند نیکو می دهد که خــــــدا شــــــــــــنوا و بیناست
امانت معنی وسیعی دارد و هر گونه سرمایهء مادّی و معنوی را شامل می شود و نمی توان حتّی خیانت در امانت ِ "مشرکان " نمود. منظور از داوری و حکومت شامل هر نوع داوری و حکومت می شود چه در امور کوچک و چه در امور بزرگ. برگرفته از تفسیر نمونه، ج3 [ سه شنبه 91/8/30 ] [ 12:15 صبح ] [ اعظم ]
[ نظرات () ]
دروغ : سورهء نحل ـ آیهء 105
اِنَّما یَفتَری الکَذِبَ الّذینَ لا یُؤمِنونَ بأیات اللهِ وَ اُولئکَ هُمُ الکاذبُونَ
تنها کسانی دورغ می بافند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنها خود دروغگویند.
این آیه از آیات تکان دهنده ای است که در زمینهء زشتی دورغ سخن می گوید و دروغگویان را در سر حدّ کافران و مُنکران آیات الهی قرار می دهد، گر چه مورد آیه دروغ و افترا به پیامبر(ص) است ولی به هر حال زشتی دروغ اجمالاً در این آیه مجسّم شده است. * برگرفته از تفسیر نمونه، ج11
[ دوشنبه 91/8/29 ] [ 1:3 صبح ] [ اعظم ]
[ نظرات () ]
وَ اللهُ فَضَّلَ بَعضَکُم عَلی بَعض فی الرّزق فَما الّذینَ فُضِّلوا برادّی رزقهم عَلی ما مَلَکَت اَیمانُهُم فَهُم فیه سوآءٌ اَفَبنعمة اللهِ یَجحدُون سورهء نحل ـ آیهء 71
خداوند بعضی از شما را [به خاطر تفاوت تلاشها و امتحان] در روزی بر بعضی دیگر فزونی داده است ولی کسانی که فزونی داده شده اند حاضر نیستند روزی خود را به بردگان خود باز دهند تا در آن با هم مساوی باشند آیا نعمت خدا را انکار می کنند [ و شرک می ورزند؟] تفاوت استعدادها و درآمدها باید در مسیر ؟ به کار آُفتد درست مانند تفاوت "ساختمان بدن انسان" ، آنها در عین تفاوت معاون یکدیگرند نه مزاحم یکدیگر.* نباید تفاوت استعدادها و درآمدها باعث سوء استفاده در اره ایجاد جامعهء طبقاتی گردد. به همین دلیل در پایان آیه می فرماید :" آیا نعمت خدا را انکار می کنند؟ " برگرفته از تفسیر نمونه، ج11
[ یکشنبه 91/8/28 ] [ 12:41 صبح ] [ اعظم ]
[ نظرات () ]
وَ لاتَمْشِ فِی الاْ َرْضِ مَرَحاً. «در روى زمین از روى کبر و غرور، گام برمدار» إِنَّکَ لَنْ تَخْرِقَ الاْ َرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولاً. «چرا که تو نمى توانى زمین را بشکافى! و طول قامتت به کوه ها نمى رسد»! اشاره به این که: افراد متکبر و مغرور غالباً به هنگام راه رفتن پاهاى خود را محکم به زمین مى کوبند، تا مردم را از آمد و رفت خویش آگاه سازند، گردن به آسمان مى کشند، تا برترى خود را به پندار خویش بر زمینیان مشخص سازند! ولى، قرآن مى گوید: آیا تو اگر پاى خود را به زمین بکوبى هرگز مى توانى زمین را بشکافى، یا ذره ناچیزى هستى بر روى این کره عظیم خاکى؟ [ شنبه 91/8/27 ] [ 1:26 صبح ] [ اعظم ]
[ نظرات () ]
مسخره کردن : سورهء حجرات ـ آیهء 11
یا اَیُّها الّذینَ امَنُوا لا یَسخَر قَومٌ عَن قَوم ٍ عَسی اَن یَکُونُوا خَیراً مِنهُم وَ لا نِساءٌ مِن نِساء ٍ عَسی اَن یَکُنَّ خَیراً مِنهُنَّ ، وَ لا تَلمِزوا اَنفُسکُم وَ لاتَنابَزوا بالالقاب ِ بئسَ الاِسمُ الفُسوقُ بَعدَ الایمان وَ مَن لَم یَتُب فَاولائکَ هُمُ الظّالِمُون
ای کسانی که ایمان آورده اید نباید قومی قوم دیگر را استهزا کنند
شاید آنها از اینها بهتر باشند عیب یکدیگر را به رخ نکشید
و همدیگر را به لقب های زشت مخوانید که بد نامی است نام کفر و فسوق، پس از ایمان
و آنها که توبه نکنند همانان ستمکارانند سرچشمهء استهزا و مسخره کردن دیگران همان حسّ خود برتربینی و کبر و غرور است در حالیکه معیار ارزش نزد خداوند تقواست. بنابراین خداوند انسان را از مسخره کردن دیگران نهی کرده حتی با حرکت چشم ، یا اشاره ای چه در خفی و چه عیان. * برگرفته از تفسیر نمونه،ج 22
[ شنبه 91/8/27 ] [ 1:12 صبح ] [ اعظم ]
[ نظرات () ]
حقوق اجتماعی در اسلام : سورهء نساء ـ آیهء 36 وَ اعبُدُوا اللهَ وَ لا تُشرکُوا به شَیئاً وَ بالوالدَین اِحساناً وَ بذی القُربی وَ الیتامی وَ المَساکینَ وَ الجار الجُنُب وَ الصاحِب الجُنُب وَ ابن السَّبیل وَ ما مَلَکَت اَیمانُکُم ، اِنّ الله لا یُحبُّ مَن کانَ مُختالاً فَخوراً و خدا را بندگی کنید و چیزی رابا او شریک نگردانید و به پدر و مادر احسان کنید به خویشان یتیمان درماندگان همسایه نزدیک همسایه دور دوست ِ همنشین در راه مانده برده و بردگان خود نیکی کنید همانا خداوند کسی را که
خودبین و فخر فروش باشد دوست نمی دارد
[ جمعه 91/8/26 ] [ 10:56 صبح ] [ اعظم ]
[ نظرات () ]
«فَنَظَرَ نَظْرَةً فِی النُّجُومِ فَقالَ إِنِّی سَقِیمٌ»سوره37: الصافات آیات 88 و 89 من بیمارم و با شما به مراسم جشن نمیآیم. ابراهیم ـ علیه السّلام ـ بر مصایبی که بر حسین ـ علیه السّلام ـ فرود میآید، اندیشه نمود و گفت: من از آنچه بر حسین ـ علیه السّلام ـ میآید، بیمار گشتهام [ پنج شنبه 91/8/25 ] [ 7:51 عصر ] [ اعظم ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |